ما متأسفانه در سالهای گذشته دچار غفلت فرهنگی شدیدی شدیم؛ یعنی جنگ اقتصادی و بیماری کرونا که سفره و سلامتی مردم را به چالش کشیدند، موضوعاتی جدی بودند که وارد جامعه ما شده و ما را از جنگ اصلی یعنی جنگ فرهنگی غافل کردند. این غفلت را به نوعی بسیاری از مسئولان مرتکب شدند؛ اما به هرحال مهم این است که باید از غفلت فرهنگی خارج شویم.
اگرخوب نگاه کنیم، فرصتی که در تهدید اغتشاشهای ماههای گذشته برای ما وجود دارد، بیدار شدن از غفلت فرهنگی است و متوجه این بشویم که چقدر در این زمینه تحت تأثیر قرار گرفتیم و چه باید کنیم.
ریشه بیشتر مشکلات افرادی که در اغتشاشهای اخیر دستگیر شدند، فکری و فرهنگی بوده است. بیشتر درگیری آنها در فضای مجازی بوده و به طور عمده در آموزش و پرورش و دانشگاه از آنها غفلت شده است.
غفلت از آموزش و پرورش، غفلت از دانشگاه، غفلت از فرهنگ و موضوعات فرهنگی، خودش را در این چند ماه اخیر دقیق نشان داد. هر چند متأسفانه برنامه ریزان متوجه این غفلت فرهنگی نشدند و هنوز که هنوز است، فرهنگ در آنجا جزو موضوعات کلیدی محسوب نمیشود. آموزش و پرورش جزو موضوعات کلیدی آنها نیست. این را هم ذکر کردند و هم مصوب کردند که در برنامه هفتم جزو موضوعات کلیدی آنها نیست؛ حتی رسانه جزو موضوعات کلیدی آنها نیست.
دلیل اینکه ما اینقدر در حوزه رسانه، فضای مجازی، صدا و سیما، آموزش و پرورش و دانشگاه و فرهنگ عقب افتاده ایم، این است که افرادی که برنامههای پنج ساله را نوشته و افرادی که بودجههای سالیانه را میبندند، موضوع فرهنگ برایشان موضوعی کلیدی محسوب نمیشود؛ بنابراین میطلبد رسانهها به میدان بیایند و هم از دولت و هم از مجلس بخواهند که مسائل فرهنگی، رسانه و دانشگاه به موضوعات کلیدی کشور تبدیل شود و اینکه چرا در نگاه برنامه ریزان اصلی کشور فارغ از هر حزبی، آن طور که باید، به فرهنگ توجه نمیشود؟ چراکه این اولویت نداشتن فرهنگ، ضربه بزرگی به کشور ما زده است؛ آن هم با این همه تأکیداتی که مسئولان عالی کشور ازجمله رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور روی این موضوع دارند. اما وقتی از مقامات عالی کشور یک گام پایینتر میرویم و به گروههای فنی و برنامه ریز میرسیم، میبینیم که متأسفانه نوع جهت گیری عوض میشود. این ضربهای است که در سی سال گذشته خورده ایم و همچنان هم میخوریم.